دایره آزارکودکان از مرز آزارهای کلامی و جسمی گذشته و به تازیانه آزارهای جنسی بر پیکر نحیف کودک رسیده است، معضلی که به باور کارشناسان، فقر فرهنگی و اقتصادی در کنار نبود قوانین حمایتی از این اقشار ناتوان جامعه اشاعه دهنده آن است.

به گزارش مرور نیوز، خبرهای دهشتناک کودک آزاری در خبرگزاری ها و صفحه حوادث روزنامه ها و نشریات، روح هر انسانی را به درد می آورد. اخباری از مفقود شدن دخترکی معصوم و پیدا شدن جسد مورد تعرض قرارگرفته او تا تعرض و کشته شدن کودکی در چهاردیواری خانه.

به باور روانشناسان، هر نوع رفتاری که از سوی بزرگسالان نسبت به کودک به‌صورت غیرتصادفی انجام شود و به‌نوعی به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب برساند کودک‌آزاری محسوب می‌شود. بر اساس این تعریف، می توان گفت امروزه کودکان تحت خشونت‌های بی‌رحمانه از خفیف‌ترین شکل آن یعنی نگاهی منتقد یا کلامی طعنه‌آمیز تا شدیدترین آن که تنبیه بدنی و آزار جنسی است، قرار دارند. حال آن که ابعاد تاثیرگذاری این آزارها متفاوت است و در جایی ممکن است که بی مهری ها آزارهای کلامی به دست فراموشی سپرده شود اما آزار جنسی، اثری ماندگار تا پایان عمر باقی می گذارد.

کودک آزاری

 

 

آیا کودک آزاری در طی سال های اخیر افزایش یافته است؟

سید حسن موسوی چلک, رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران افزود: الان به دلیل این که منابع اجتماعی بیشتر شده، موارد کودک آزاری بیشتر گزارش و منعکس میشود؛ مثلا در شهری که قبلا اورژانس اجتماعی نداشته موارد کمتر کشف و گزارش میشده است، اما امروز این موارد به مدد این منبع اجتماعی بیشتر آشکار میشود. شبکه های اجتماعی نیز این موارد را به سرعت اطلاع رسانی میکنند؛ اما آنچه مهم است این که کودک آزاری را در کشور باید جدی گرفت و از کنار آن نباید بی تفاوت رد شد.

حذف کودک آزاری

 

تغییر زیرساخت های فرهنگی و رفتاری، راهکار حذف کودک آزاری

«فریدون فریدونی» روانشناس و استاد علوم تربیتی در این زمینه اظهار داشت: ریشه مسایلی همچون کودک آزاری به تربیت خانواده و اقلیم بازمی گردد یعنی اگر قرار است برای درمان آسیب اجتماعی کودک آزاری، راهکاری بیاندیشیم نخست باید به سراغ تربیت فرهنگی اقلیم و خانواده برویم. چرا که هر جایی که تزلزل فرهنگی وجود داشته باشد خروجی آن جنایت کودک آزاری و غیره است حتی در کشورهای توسعه یافته.

باید دانست که هرتغییر رفتاری با آموزش شروع می شود یعنی بدون آموزش تغییررفتار مقدور نیست و رسانه ها ابزار بسیار قوی آموزشی هستند. اگر قرار است این آسیب را بچه نبیند آسیب زننده باید کم بشود. آسیب زننده چه زمانی کم می شود وقتی درست تربیت بشود. چه زمانی درست تربیت می شود زمانی که درست آموزش ببیند و آغاز آموزش، از مهد کودک و دبستان است. سپس آموزش خانواده، مربیان و نگهدارندگان کودک در راس امر قراربگیرد.

در مورد فرد خاطی باید گفت که خود بیمار است یعنی هر برخوردی نسبت به خاطی داشته باشید برخورد با یک بیمار است؛ به این معنا که این بیمار در فرایند زمان با توجه به اندوخته های گذشته به این بیماری رسیده است، پس باید معالجه شود نه تنبیه. چرا که اگر بنابر تنبیه بود این موارد و اتفاق ها دیگر تکرار نمی شد. باید آخرین حربه یک تصمیم تنبیه باشد و اگر زود دست به تنبیه می بریم یعنی در ابزارهای دیگر ضعیف هستیم که به سراغ بدترین ابزار برای جبران می رویم. مگر برای مواد مخدر، قانون اعدام و تنبیه وجود ندارد چطور هنوز ادامه دارد. پس ما باید ببینیم که اصلا مسیر این درمان درست است یا غلط. یعنی اگر درمان غلط باشد بیماری کودک آزاری بیشتر می شود و لاینحل باقی می ماند.

بنابراین هر قدمی که برمی داریم باید ببینیم خروجی آن چیست. آیا این اطلاع رسانی چیز بدی را تشدید می کند یا کم می کند. با این عمل، قبح این مطلب بالا می رود یا کاهش می یابد. تاثیر منفی می گذارد یا مثبت. خروجی این اخبار را مثبت نمی بینم چرا که اگر حتی کودک این را ببیند بخواند دچار اضطراب می شود. در میان سایر افراد هم، آن هایی که تربیت درست دارند، اعتمادشان از جامعه می رود و در میان آن هایی که تربیت غلط دارند قبح مساله از بین می رود و این روند ادامه پیدا می کند.

 

اصلاح قانون کودک آزاری

اصلاح قانون و همسانی آن با زمان حال

«گیتی پورفاضل» حقوقدان بیان داشت: مطابق ماده 2 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، هر نوع‌ اذیت‌ و آزار کودکان‌ و نوجوانان‌ که‌ موجب‌ شود به‌ آنان‌ صدمه‌ جسمانی‌ یا روانی‌ و اخلاقی‌ وارد شود و سلامت‌ جسم‌ یا روان‌ آنان‌ را به‌ مخاطره‌ اندازد ممنوع‌ است. در عین حال در قانون عنوان شده است که پدر و جد پدری به دلیل این که اولیای قهری کودک هستند، می توانند در بحث تربیت فرزندان از رفتارهای فیزیکی هم استفاده کنند اما قانون، حد تربیت توسط پدر و جدی پدری را مشخص نکرده است این که تا چه میزان می تواند از حملات فیزیکی برای تربیت استفاده کند.

به طور کلی در قوانین ما به خصوص در دایره های اجتماعی، درباره چگونگی رفتار با کودکان و جرم انگاری آن به درستی مطالبی ذکر نشده است در حالی که غیر از مشکلات ژنتیکی کودک، هر رفتار و کنشی که از کودکان سر می زند، به نحوه برخورد خانواده و جامعه با فرد بستگی دارد. چطور می شود که از فردی رفتاری سر می زند که در میان حیوانات هم شاهد آن نیستیم. آیا چنین رفتارهایی با کودکان و شنیدن درد و ناله آنان و اهمیت ندادن به آن انسانی است. حال آن که حیوانات هم نسبت به بچه های حیوانات دیگر احساس مسوولیت می کنند و دلرحمی دارند.

در مورد آزار بدنی کودکان، در قانون جزا، جرم انگاری شده و در تجاوز به عنف، حکم اعدام اجرا می شود اما این ها کافی نیست. باید قوانین جزا، مطابق با شرایط زمانه و با مشورت روانشناسان، جامعه شناسان و مشاوران تغییر کند. باید دانست احکامی که در یک جامعه بسته نوشته شده است بازدهی ندارد و نیازمند تغییر است. هر جامعه ای بر اساس نیازهایی که دارد، قوانینی را تدوین کند تا بتواند بر مشکلات غلبه کند.

با توجه به اظهارات مطرح شده از سوی کارشناسان به نظر می رسد به جای تشکیل دادگاه ویژه کودکان، باید مراجعه کودکان به مراکز دادرسی را تسهیل کنیم. به فرزندان بیاموزیم در شرایط احساس خطر و کودک آزاری با شماره تماسی، مراتب را اطلاع رسانی کنند و هیچوقت به خاطر این که آبروی خانواده می رود سکوت نکنند.

مطالعات صورت گرفته در زمینه کودک آزاری، نشان می دهد که اغلب افرادی که به کودک آزاری می پردازند، در دوران طفولیت خود، مورد آزار جسمی و جنسی قرار گرفته و در حالی پا به مرحله بزرگسالی نهاده اند که با مشکلات هیجانی، رفتاری و ارتباطی دست و پنجه نرم می کنند. افرادی که نه در محیط خانواده و نه در جامعه، برای مقابله با چالش های پیش رو، آموزش ندیده اند.

پس باید توجه کرد که وقتی کودکی مورد آزار، سوء استفاده جسمی و جنسی و ضربه های روحی و روانی قرار می گیرد، تا پایان عمر این لطمه ها را به دوش می کشد و در زمان بحران، به انتقال آن به کودک دیگر می پردازد. برای دور کردن سایه این شرایط بغرنج از سر جامعه، بایست به تغییر قوانین و آموزش پرداخت تا بتوان سقف امنیت و آرامش را گستراند.

 

ظرفیتهای قانونی مقابله با کودک آزاری چیست؟

سید حسن موسوی چلک, رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران اظهار داشت: قانون حمایت از کودک و نوجوان سال 81 شامل 18 ماده بود که با نظر شورای نگهبان به 8 ماده تقلیل یافت. این یک گام به جلو بود و کودک آزاری یک جرم عمومی تلقی شد که همه می‌توانند اگر دیدند اعلام کنند و اگر اعلام نکنند خودشان مجرم محسوب میشوند. مورد دیگر قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست است که بخشی از آن شامل همین گروه میشود. یک لایحهای هم سال 87 در قوه قضائیه تنظیم و به دولت فرستاده شد، سه سال در دولت معطل ماند و با تغییراتی که دولت متاسفانه انجام داد در سال 90 به مجلس رفت. کمیسیون قضایی مجلس آن را به مرکز پژوهشهای مجلس و مرکز پژوهش های اسلامی قم ارجاع داد. آنها هم پس از بررسی دوباره به کمیسیون قضایی فرستادند و الان دوباره در کمیسیون قضایی یک سری موادش را دارند بررسی می‌کنند، اما ساده‌اش این است که از زمانی که قوه قضاییه این لایحه را تصویب کرد تا الان تقریبا هشت، نه سال طول کشیده و در خود مجلس 6 سال مانده است. این لایحه سه دوره مجلس را پشت سر گذاشته ولی هنوز در اولویت مجلس قرار نگرفته است. میگویند وقت نداریم، سرمان شلوغ است و ... یک جاهایی از بعضی از موادش اشکال میگیرند و هنوز در کمیسیون قضایی مانده است. میگویند که در ماده 10 هنوز مشکل دارند. به رغم همه اتفاقهایی که در کشور دارد میافتد، هنوز رسیدگی به این لایحه برای مجلس مهم نیست. این لایحه میتواند به کاهش این آسیب اجتماعی کمک کند. گرچه الان هم با همین قوانین اگر درست اجرا شود میتوانیم کار کنیم. در تنظیم این لایحه، قوانین گذشته بررسی شدهاند و نقاط قوت و ضعف آنها در آمده و از تجربیات و قوانین سایر کشورها استفاده شده است. علاوه بر قوه قضاییه، کارشناسان و نهادهای مختلف و تشکل های غیر دولتی نیز در تدوین این لایحه نقش داشتهاند و برآیند خرد جمعی است. به نظرم این یک لایحه کلیدی و مترقی است که اگر 30 درصدش هم اجرا شود ما یکی از کشورهای پیشرو در حوزه حمایت از حقوق کودکان خواهیم بود. واقعا قابل توجیه نیست که چرا مجلس با گذشت 6 سال تا این حد تعلل میکند. آیا واقعا حقوق کودکان برای نمایندگان مجلس که ادعا میکنند نماینده مردم هستند و باید زبان مردم باشند مهم نیست؟ اگر این قانون تصویب بشود فضای حمایت را نسبت به این گروه تقویت میکند و مطالبهگری بیشتر میشود. به نظرم این مسئولیت رسانه است که باید به این موضوع با جدیت وارد شود.

موضوع حقوق کودکان تنها از طریق سازمان یونیسف و یا پیماننامه حقوق کودک و سازمان‌های بین‌المللی دنبال می‌شود، حال آنکه در دین اسلام در مورد حقوق کودک مطالب بسیاری وجود دارد، حتی برخورد پدر و مادر و اینکه برخورد درستی صورت گیرد، از جمله حقوق کودک عنوان شده است. طی دو دهه اخیر سیستم قضایی نسبت به حقوق کودکان توجه بیشتری داشته و همین لایحه پیشنهاد سیستم قضا است.

 

موانع اجرای قانون کودک آزاری

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران اظهار داشت: گرچه لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان هنوز در پیچ و خم بررسی و تصویب در مجلس است اما همین قوانین موجود هم اگر به درستی اجرا شود تا حد زیادی پاسخگو خواهد بود. در قانون مجازات اسلامی درباره آزار جنسی احکام و مجازات هایی پیش بینی شده است. که به درستی اجرا نمی شود. بخشی مربوط به این می شود که مهارت های ارتباطی و اجتماعی ضعیف شده است و بخشی هم به ضعف اخلاق مربوط میشود.

درست است که هرچه قانون قویتر باشد و بهتر و درستتر اجرا شود اثربخشی بیشتری دارد، اما مطالبهگری بهترین کار است و این مهم ترین مسئولیت رسانه است. رسانه ملی نباید از سایر رسانهها عقب باشد و اینطور نباشد که اول آنها گزارش بدهند و بعد ما به آن بپردازیم.

ما باید از فرزندان خود مراقبت کنیم و این یک اصل اجتناب ناپذیر است، اما عدم اطمینان و اعتماد به محیط زندگی نیز نباید در جامعه چنان زیاد شود که منجر به بروز استرس و اضطراب در افراد شود زیرا بخشی از این اتفاقات همیشه بروز می‌کند و تنها خاص کشور ما نیست بلکه در سایر کشورهای جهان نیز اتفاق میافتد.

 

موسوی چلک

 

اورژانس اجتماعی، قضایی نیست

موسوی‌چلک افزود: اورژانس اجتماعی در سال ۷۸ با محوریت کودک‌آزاری تأسیس شد. اگر اورژانس بخواهد خوب کار کند ظرفیت قانونی، زیرساختی و نیروی انسانی می‌خواهد که خیلی از جاها تأمین نمی‌شود. حاکمیت باید دسترسی مردم به منابع اجتماعی را افزایش و تسهیل دهد. اورژانس یک سیستم اجتماعی است نه قضایی اما هنوز اورژانس اجتماعی در همه ایران فراگیر نشده است. در دو دهه اخیر سیستم قضایی کشور همراهی بیشتری در موضوع کود‌ک آزاری داشته است. پرداختن به موضوع از گذشته آسان‌تر شده است اما در جاهایی هم موضوع را آنقدر سیاسی می‌کنیم که اصلا اجازه ورود از منظر اجتماعی به موضوع را نمی‌دهیم در حالی این یک موضوع اجتماعی است.

مددکاران اجتماعی باید ضابطان اجتماعی باشند، اگر این لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان تصویب شود دیگر برای اقدام به موقع مددکار اجتماعی نیازی به حکم قضایی ندارد.

 

سخن آخر

کودکی دوران رشد و شکل گیری شخصیت است. انواع کودک آزاری در این سالهای حساس و مهم به رشد و سلامت آنان آسیب های جدی می رساند. کودکان آزار دیده در همه جنبه های رشد جسمی، ذهنی روانی و اجتماعی و ... با مشکلات و نارسایی های فراوانی روبرو خواهند شد. از سوی دیگر فردی که در کودکی آسیب دیده، در بزرگسالی با مشکلات روحی و روانی روبروست و چون زورش به افراد بزرگسال نمی‌رسد، به سمت‌ کودک آزاری می‌رود و این دور همچنان تکرار می شود مگر آن که همه ما در هر جایگاه و موقعیت اجتماعی، حقیقی یا حقوقی موضوع رعایت حقوق کودکان را جدی بگیریم و در ابعاد مختلف از آموزش و اطلاع رسانی تا نظارت و مقابله با این مسئله به مسئولیت خویش عمل کنیم و به یاد داشته باشیم که تکریم و حسن رفتار با کودکان وظیفه دینی و انسانی و ضامن سلامت جامعه آینده است.