نتایج یک مطالعه جدید نشان می دهد که دو فاکتور اوزون محیط و سطوح بالای تغییر ژنتیکی در کنار هم خطر ابتلا به اوتیسم را افزایش می دهند.

به گزارش مرور نیوز از پایگاه اینترنتی ساینس الرت، این تحقیق اولین مطالعه ای است که به بررسی ترکیب اثرات تغییر ژنتیکی طیف ژنوم و عوامل خطرساز زیست محیطی در ابتلا به اوتیسم می پردازد و برا
اوتیسم یا درخودماندگی (Autism) نوعی اختلال رشدی (از نوع روابط اجتماعی) است که با رفتارهای ارتباطی، کلامی غیرطبیعی مشخص می‌ شود. علائم این اختلال تا پیش از سه سالگی بروز می ‌کند و علت اصلی آن ناشناخته ‌است. این اختلال در پسران شایع‌ تر از دختران است.
اکنون محققان دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در مطالعه ای نشان دادند که ترکیب دو عامل ژنتیک و قرار گرفتن در معرض سطوح بالای اوزون، خطر ابتلا به اوتیسم را 10 برابر افزایش می دهد.
اختلال طیف اوتیسم (ASD) طیفی از رفتارها از جمله تعاملات اجتماعی و ارتباطات را با درجه و شدت مختلف پوشش می دهد.
احتمالا صدها ژن در ابتلا به اوتیسم دحیل هستند و تاکنون به استثنای مواردی اندک، این ژن ها مستقل از عوامل زیست محیطی برای ابتلا به اوتیسم مورد مطالعه قرار گرفته اند.
محققان در این مطالعه 158 کودک مبتلا به اوتیسم را که از یک مطالعه قبلی انتخاب شده بودند و 147 کودک را که از لحاظ سنی و جمعیت شناختی مشابه بودند به عنوان گروه کنترل، بررسی کردند.
اوزون قبلا یک عامل خطرساز بسیار مهم برای اوتیسم در نظر گرفته نشده است.
این گاز شامل سه اتم اکسیژن است که از سایر آلاینده ها مانند اکسیدهای نیتروژن و ترکیبات آلی فرار که در حضور نور خورشید واکنش نشان می دهند، تشکیل شده است. این مولکول ها معمولا بر اثر دود اگزوز خودروها، عملیات صنعتی و تاسیسات الکتریکی افزایش می یابند.
محققان در این مطالعه یک ویژگی را موسوم به تغییرات تعداد نسخه ها (CNVs)-- توالی هایی که دستکم یک بار تکرار می شوند تا تکرارهایی را در سراسر ژنوم ایجاد کنند-- بررسی کردند.
گرچه این مطالعه به تجزیه و تحلیل چرایی این موضوع نپرداخت اما محققان حدس می زنند که اوزون می تواند شمار گونه های اکسیژن فعال مانند پراکسید را افزایش دهد که می تواند باعث استرس به سلول ها و آسیب دی.ان.ای شود.
ممکن است که وجود تعداد بیشتری از واریان های ژن هایی که عامل برخی عملکردهای مرتبط با اوتیسم هستند، بتواند افراد را در معرض آسیب اکسیداسیون بیشتر قرار دهد.
این تحقیق در مجله Autism Research منتشر شده است.